کنار زمین بالا و پایین میپرد، با حرکات دست عملکرد داور را زیر سوال برده و در نهایت کنفرانس مطبوعاتی بعد از بازی فرصتی میشود تا باخت تیمش را گردن داور بیندازد! اینطوری تمام حواسها پرت شده و کسی از او نمیپرسد چرا تیمت اینطور بازی کرد؟ در فوتبالی که جریانهای فکری را همین واکنشهای مربی عوض میکند برگ برنده دست مربی است که به خوبی اتفاقات کنار زمین را هدایت کرده و چنان قیافه حق به جانب میگیرد که کسی جرات پرسیدن سوالهای فنی را از او پیدا نمیکند یا اگر هم در لابلای این جریانات یک نفر از آقای مربی پرسید تاکتیک تیمت چه بود؟ پاسخ میشنود: «اول تاکتیک را برای من معنا کن» و در نهایت فردی محکوم میشود که چنین سوالی به ذهنش خطور کرده! در تعدادی از بازیها تاکتیک تیمی به تعداد پاسهای رد و بدل شده درون بازی و دیگر مسائل ربطی ندارد؛ تاکتیک تیم کنار زمین پیاده میشود، مربیانی که دست به سینه ایستاده و متفکرانه نکاتی را یادداشت میکنند سهمی در پیاده کردن این تاکتیکها ندارند. آنهایی حرفشان پیش میرود که بحث غش کردن داور به سمت فلان تیم را مطرح کردند و همین حربه کارساز آنها را از رقبا پیش میاندازد! برای اینکه بقیه داورها هم با چنین اتهامی از گردونه رقابتها کنار نروند تمام صحنههای پنجاه پنجاه را به نفع تیم همین آقایان میگیرند! وگرنه از فردای آن روز آسمان و ریسمان را به هم میبافند که ما از اول میدانستیم این داور به سمت تیم حریف غش میکند!
در فوتبالی که جنگهای بیرون زمین به تاکتیک درون زمین میچربد، نیاز به دانش فنی نیست و صدای اعتراض فقط گوش خودت را کر میکند. بازی استقلال و مس تمام شد بدون حتی کوچکترین اعتراضی به داوری. بعد از این بازی در لابلای بالا و پایین کردن نکات داوری مشخص شد که دقیقه 63 خطای پنالتی روی پژمان نوری رخ داده که از چشمان داور بازی پنهان مانده، پنالتی که میتوانست سرنوشت بازی را کاملا تغییر دهد اما در این میان نه اعتراضی بود و نه جنجالی.
استقلال هم در یک قدمی فینال حذف شد بازی که میتوانست این تیم را فینالیست کند. نکته قابل توجه این بود که استقلالیها یک جام را از دست دادند، جامی که شاید در آینده بزرگترین حسرت آنها باشد اما بهانه این ناکامی داور بازی نبود، کنار زمین بالا و پایین نپریدند و حقوردی هم متهم به غش کردن به سمت مس کرمان نشد! چرا که میدانستند در بعضی از بازیها همین اشتباه داوری به کمکشان آمد و بردند، پس اعتراضی به اشتباهی که خطای یک فرد است و هر بار احتمال دارد اتفاق بیفتد فقط به کم کردن جذابیت فوتبال کمک میکند وگرنه نه زمان به عقب برمیگردد و نه بازی تکرار میشود.
روز گذشته استقلالیها متوجه اشتباه داوری شدند و مدیرعاملشان در مصاحبهای عنوان کرد که مظلوم واقع شدهاند، اعتراضی که در گذر زمان در ذهنها نخواهد ماند و فراموش میشود اما بودند افرادی در این فوتبال که اعتراضاتشان ضربهای بود به پیکره فوتبال، اعتراضی که تنها سه امتیاز را از آنها گرفت نه یک جام را! پنالتی استقلال در میان اشتباهی که جزیی از این فوتبال است گم شد، استقلال جایش را با مس در فینال عوض کرد و حالا باید به فکر جایی دیگر باشد و اتهام زدن به این و آن در اصل قضیه هیچ فرقی نخواهد کرد.
آری اشتباه تورج حقوردی که جزو لاینفکی از بازی فوتبال است استقلال را از یک جام محروم ساخت اما نه اعتراضی شده نه داد و قالی و نه گفته شد داور به سوی تیم برنده غش کرده است. استقلال میتوانست اگر حقوردی خطای ماهینی روی پژمان نوری را حوالی دقیقه 63 پنالتی اعلام میکرد، از سد مس بگذرد و راهی فینال شود اما استقلال فینال را ندید و گوشهای آرام گرفت تا امروز بیشتر از هر زمان دیگر یاد اتفاقات بازی رفت پرسپولیس- سپاهان بیفتیم.